تحلیل کمی
14 تیر 1401 1401-11-29 18:05تحلیل کمی
رئوس مطالب:
تحلیل کمی
تحلیل كمی در توصیف و تفسیر آماری اشیاء از طریق اعداد استوار است. اهداف تحلیل كمی، تفسیر دادههای جمعآوریشده برای پدیده از طریق متغیرهای عددی و آماری است. تحلیل كمی شامل روشهای تحقیق در عملیات و آماری است. تجزیهوتحلیل كمی با یك مرحله تجزیهوتحلیل آمار توصیفی شروع میشود. شما این مرحله را با یك تجزیهوتحلیل دقیقتر بهعنوان مثال، علیت و همبستگی و یا ایجاد طبقهبندی بر اساس تجزیهوتحلیل آمار توصیفی دنبال میکنید. شما قبل از انجام تحقیق به این دلیل نیاز به برنامهریزی تمامی مراحل كار تجزیهوتحلیل كمی دارید كه اهداف تحقیق، روش جمعآوری دادهها و تجزیهوتحلیل دادهها بر همدیگر تأثیر دارند. اینكه شما تصمیم بگیرید كه روشهای كمی و كیفی را در یك تحقیق با هم تركیب كنید، بستگی به اهداف تحقیق شما و موضع فلسفی شما دارد.
تعریف
تحلیل کمی (Quantitative Analysis یا QA) یعنی استفاده از اندازه گیری عددی، روشهای ریاضی و آماری برای درک رفتار مدل مورد نظر؛ به عبارت دیگر، تحلیلگران کمی، هم حقایق را با عدد دریافت و استفاده میکنند، و هم یافتههای خود را با عدد بیان میکنند.
ویژگیهای تحلیل کمی
این روش همانگونه که برلسون بیان کرده است، فن پژوهشی برای توصیف عینی، نظاممند و کمی محتوای مطلب است. کرلینجر نیز آن را شیوه نظام مند، عینی و کمی برای اندازهگیری متغیرها (شاخص پژوهشهای کمی ) و تجزیهوتحلیل آنها معرفی کرده است. بر این اساس تحلیل کمی باید از ۴ ویژگی برخوردار باشد:
عینی بودن
عینیت یا Objectivity استفاده از قواعد و قوانین، دقیق و روشن است؛ به گونهای که اگر پژوهشگران دیگر، همان محتوا را با همان روش دوباره تحلیل کنند، نتایجی همسان بدست میآورند. بنابراین، نتایج باید مستقل از تحلیل گرها باشند و با تکرار دوباره، همان نتایج بدست میآیند.
نظاممند بودن
نظاممندی یا Systematic بیان کننده این موضوع است که همه عناصر موجود در محتوا باید براساس واحدها و مقولههایی که برای بررسی در نظر گرفته شده اند، تحلیل شوند و پژوهشگر نباید عناصری را از محتوا به دلخواه کنار بگذارد یا تنها برخی از عناصر را تحلیل کند.
آشکار بودن
در این جا باید به متن یا پیام آشکار و روشن، توجه و از هر گونه استنباط شخصی و پیش داوریهای فردی تحلیل گر جلوگیری شود.
کمی بودن
این ویژگی، تحلیل محتوا را از یک مطالعه معمولی جدا میسازد. بر پایه این ویژگی، تحلی لگر باید روشن کند چه واژهها، مضامین و نمادهایی بیش از همه و به چه تعداد در متن تکرار شده اند. افزون بر تحلیل مقداری، میتوان از تحلیل همبستگی استفاده کرد. این نوع تحلیل مشخص میکند که ارتباط مفاهیم و عناصر چگونه است و چه عواملی آنها را به هم پیوند میدهند.
عناصر اصلی تحلیل کمی
در این نوع تحلیل، دو عنصر اصلی مطرح اند؛ روش تجزیه و تحلیل دادهها در تحلیل محتوای کمی میتواند توصیفی یا توصیفی تحلیلی باشد که استفاده از انواع تحلیلها، بستگی به هدف پژوهش دارد.
توصیفی
در تحلیل توصیفی، براساس نوع واحد تحلیل، باید فراوانی موضوع مورد بررسی در مقوله بندیها تعیین و شمارش شود و براساس آن نتیجهگیری انجام شود. در این جا پژوهشگر تنها به تحلیل فراوانی میپردازد.
توصیفی_تحلیلی
توصیفی –تحلیلی نه تنها تحلیل فراوانی (شامل شدت، وسعت و اهمیت عناصر مورد نظر در محتوا) که تحلیل همبستگی عناصر و مفاهیم جهت انسجام وهمبستگی و یا گسستگی بررسی میشود و نتیجهگیری نهایی انجام میگیرد.
مزایای تحلیل کمی
اساس تحلیل محتوای کمی بر کمی کردن کیفیتها و متن مورد بررسی استوار است و به همین خاطر کمی بودن، بارزترین ویژگی تحلیل محتوا بشمار میرود. در واقع، در این روش، تجزیه تحلیل فرآوردههای ارتباطی بر پایه آمار و ارقام، فراوانی و درصدها انجام میشود. طبعا برای کمی کردن، مزیتهایی در نظر گرفته شده است. از جمله اینکه توصیفهایی که با عدد بیان میشوند، از توصیفهایی نظیر«کم تر از نصف» یا «تقریبا همیشه» دادههای دقیق تری ارائه میدهند. مزیت دیگر، این است که روشهای آماری مجموعه پرتوانی از ابزار را، نه تنها برای دقت بخشیدن و تلخیص دقیق یافتهها بلکه برای اصلاح کیفیت تفسیر و استنتاج فراهم میسازند.
شرط کمی ت، اغلب هم به وسیله کسانی که این فن را علمیتر از دیگر روشهای تحلیل اسنادی میدانند و هم به وسیله کسانی که انتقادی ترین موضع را نسبت به آن دارند، به یک اندازه ضروری قلمداد شده است. دیدگاه اخیر بر آن است که دلیل واضح و شخصی برای بکارگیری روش تحلیل محتوا وجود ندارد. مگر این که پرسشی که شخصی به صورت درونی، پاسخگوی آن است، کمی باشد.
به هر حال، درباره معنای “کمی ” به گونهای که در روش تحلیل محتوا بکار گرفته میشود؛ اختلاف نظر قابل ملاحظهای وجود دارد. محدودترین تعریفها آنهایی هستند که روش تحلیل محتوا را در قالب بخش فراوانی نمادها یا دیگر واحدهای مقولههای گوناگون بیان میکنند. برخی نیز تحلیل محتوا را با بیان عددی مقولهها یکسان دانسته اند. از نظر آنها، در هدف تحلیل محتوا، طبقهبندی محتوای پیامهای ارتباطی در قالب عبارتهای عددی است که از عبارتهایی با تفاوتهای کم و بیش احساسی دقیق تر است. هولستی تمایز بین”بررسی کمی ”و”بررسی کیفی”را میپذیرند، اما اصرار دارند که بررسیهای منتظم اسنادی از نوع اخیر، شکل مهم و شاید معنادارتری از روش تحلیل محتواست.
انتقاد از کمی گرایی تحلیل محتوا
کمی کردن با وجود این مزیتها، از همان ابتدا بحثهای زیادی را بوجود آورده است. تقریبا از دهه ۱۹۶۰ میلادی، برخی از اندیشمندان این حوزه که رویکرد کمی را در شناخت پیام کافی و کامل نمیدانستند، به انتقاد از روش کمی پرداختند. به باور ایشان، بسامد و تکرار، همواره نشانه اهمیت و تاثیر پیام نیست و چه بسا ممکن است عناصری از متن، بدون اینکه تکرار شوند، تأثیری ژرف بر کلیت پیام و در نتیجه، بر مخاطب، به جای بگذارند.
طرفداران برداشت کیفی به محاسبه فراوانی ایراد میگیرند که اغلب به خاطر نتایج بسیار بیارزش سبب ضایع شدن وقت و نیروی انسانی میشود، اشتباههای فاحش پدید میآورد و تنها به آنچه فراوان است، اهمیت میدهد. بهویژه انتقاد میشود که در این نوع محاسبه با استخراج عناصر یک پیام و سنجش و ارزیابی آن، به اوضاع و احوال کلی پیامیکه این عناصر از آن استخراج میشوند، توجه نمیشود.
منابع
تحلیل محتوای کمی نوشته محمد قائدی و علی گلشنی
تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی نوشته اولی هولستی، ترجمه نادر سالار زاده، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی