تحقیق تطبیقی
15 تیر 1401 1401-11-29 16:46تحقیق تطبیقی
رئوس مطالب:
تحقیق تطبیقی
تحقیق تطبیقی (مقایسهای) شما را قادر به شناسایی و كشف شباهتها و تفاوتهای بین پدیدهها و یا گروههای انتخابشده میکند. این تحقیق بر روی موارد مختلف، فرایندها و موافقتنامههای مشخص كه قابلمقایسه هستند متمركز است. شما میتوانید در این روش تحقیق، از تحلیل چند روشی و یا روش آمیخته استفاده كنید.
تحقیق تطبیقی چیست؟
روش تطبیقی عبارت است از نگاه کردن به یک موضوع مورد مطالعه در ارتباط با موضوع دیگر. موضوع مطالعه معمولاً در مکان و/یا زمان مقایسه میشود. روشهای مقایسه ای میتواند کیفی و کمیباشد. اغلب، یک مبادله وجود دارد: هر چه موارد بیشتری را مقایسه کنیم، متغیرهای قابل مقایسه کمتری در دسترس هستند و بالعکس.
روش تطبیقی اغلب در هنگام جستجوی الگوهای شباهتها و تفاوتها، توضیح تداوم و تغییر استفاده میشود. اغلب در تحقیقات تطبیقی، شبیهترین طراحی سیستمها استفاده میشود (که شامل مقایسه موارد بسیار مشابه است که در متغیر وابسته متفاوت است، با این فرض که این امر یافتن متغیرهای مستقلی را که وجود/عدم وجود متغیر وابسته را توضیح میدهند آسانتر میکند. ) یا طراحی سیستمهای متفاوت (مقایسه موارد بسیار متفاوت که همگی دارای یک متغیر وابسته مشترک هستند، به طوری که هر شرایط دیگری که در همه موارد وجود دارد میتواند به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شود).
تحقیق تطبیقی، به بیان ساده، عبارت است از مقایسه دو یا چند چیز با هدف کشف چیزی در مورد یک یا همه چیزهایی که مقایسه میشوند. این تکنیک اغلب از چندین رشته در یک مطالعه استفاده میکند. وقتی صحبت از روش به میان میآید، توافق اکثریت این است که هیچ روششناسی خاص برای تحقیق تطبیقی وجود ندارد. با این حال، مطمئناً روشهایی وجود دارند که بسیار رایجتر از سایر روشها در مطالعات تطبیقی هستند. تجزیه و تحلیل کمیبسیار بیشتر از کیفی دنبال میشود، و این در اکثر مطالعات مقایسه ای که از دادههای کمیاستفاده میکنند، دیده میشود. روش کلی مقایسه چیزها برای تحقیق تطبیقی همان است که در تمرین روزمره مقایسه ما وجود دارد. با موارد مشابه به طور یکسان رفتار میشود و موارد مختلف به گونه ای متفاوت برخورد میشود.
تجزیه و تحلیل ثانویه دادههای کمیدر تحقیقات تطبیقی نسبتاً گسترده است، بدون شک تا حدی به دلیل هزینه به دست آوردن دادههای اولیه برای چیزهای بزرگی مانند محیط سیاست یک کشور. مطابق با چگونگی بسیاری از نظریه پردازیها در قرن اخیر، پژوهش تطبیقی تمایلی به بررسی «نظریههای بزرگ» مانند مارکسیسم ندارد. در عوض، خود را با نظریههای میانردهای مشغول میکند که هدف آن توصیف نظام اجتماعی ما به طور کامل نیست، بلکه زیرمجموعهای از آن است.
یک مثال خوب از این برنامه تحقیقاتی رایج است که به دنبال تفاوت بین دو یا چند سیستم اجتماعی میگردد، سپس به این تفاوتها در رابطه با متغیرهای دیگری که در آن جوامع وجود دارند مینگرد تا ببیند آیا مرتبط است یا خیر. تحقیق تطبیقی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. دو عامل کلیدی فضا و زمان است. اگرچه مقایسههای درون کشورها، مناطق متضاد، فرهنگها یا دولتها نیز وجود دارد و بسیار سازنده است، بهویژه در کشوری مانند نیوزلند، که در آن سیاستها اغلب بسته به نژادی که مربوط میشود تغییر میکند.
تحقیق تطبیقی تاریخی شامل مقایسه بازههای زمانی مختلف است. دو انتخاب اصلی در این مدل، مقایسه دو مرحله در زمان (سریهای زمانی)، یا فقط مقایسه یک چیز در طول زمان است تا ببینیم آیا تأثیرات یک سیاست در طول زمان متفاوت است.
وقتی صحبت از موضوع بررسیهای مقایسهای میشود، بسیاری معتقدند که هیچ یک منحصر به فرد برای آن وجود ندارد. این ممکن است در واقع درست باشد، اما بررسی مختصری از تلاشهای مقایسهای نشان میدهد که برخی از موضوعات تکراریتر از دیگران هستند. تعیین اینکه آیا عوامل اجتماعی-اقتصادی یا سیاسی در توضیح اقدامات دولت مهمتر هستند، موضوعی آشناست. اما در مجموع تنها چیزی که در مباحث تحقیق تطبیقی مسلم است وجود تفاوتهایی است که قابل تحلیل است.
روشهای تحقیق تطبیقی مدتهاست که در مطالعات بین فرهنگی برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و تبیین شباهتها و تفاوتها در بین جوامع استفاده میشود. رویکرد تطبیقی به مطالعه جامعه سنت دیرینه ای دارد که به یونان باستان باز میگردد. از قرن نوزدهم، فیلسوفان، مردم شناسان، دانشمندان علوم سیاسی و جامعه شناسان از مقایسههای بین فرهنگی برای دستیابی به اهداف مختلف استفاده کردهاند.
برای محققانی که دیدگاه هنجاری اتخاذ میکنند، مقایسهها به عنوان ابزاری برای توسعه طبقهبندی پدیدههای اجتماعی و برای تعیین اینکه آیا پدیدههای مشترک را میتوان با دلایل مشابه توضیح داد یا خیر، عمل کرده است. برای بسیاری از جامعه شناسان، مقایسهها چارچوبی تحلیلی برای بررسی (و توضیح) تفاوتها و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ارائه کرده است. اخیراً، با تأکید بیشتر بر زمینه سازی، مقایسههای بین ملی به طور فزاینده ای به عنوان ابزاری برای به دست آوردن درک بهتر از جوامع مختلف، ساختارها و نهادهای آنها عمل کرده است.
چیزی که یک مطالعه را مقایسهای میکند، تکنیکهای خاص مورد استفاده نیست، بلکه جهت گیری نظری و منابع داده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق تطبیقی میتوان از تمامیابزارهای دانشمند علوم اجتماعی اعم از تحلیل تاریخی، میدانی، پیمایش و تحلیل دادههای انبوه استفاده کرد. بنابراین، فضای زیادی برای تخیل تحقیق در انتخاب راهبردهای جمع آوری دادهها وجود دارد. در کار تطبیقی بین رویکردهای کمی و کیفی شکاف گسترده ای وجود دارد. اکثر مطالعات یا منحصراً کیفی هستند (مثلاً مطالعات موردی منفرد در تعداد کمیاز کشورها) یا منحصراً کمیهستند که اغلب از موارد متعدد و تمرکز فراملی استفاده میکنند. در حالت ایده آل، افزایش تعداد مطالعات در آینده از هر دو سنت استفاده خواهد کرد، زیرا مهارتها، ابزارها و کیفیت دادهها در تحقیقات تطبیقی همچنان بهبود مییابد.
نمونه تحقیق با راهبرد تحقیق تطبیقی
- عنوان مقاله: بررسی مقایسهای تاثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی تحت اطلاعات نامتقارن (مورد مطالعه کشورهای منتخب توسعه یافته و در حال توسعه)
- چکیده مقاله: در این مقاله ارتباط بین توسعه بخش مالی و رشد واقعی یک اقتصاد تحت اطلاعات نامتقارن مورد بررسی قرار گرفته است، زیرا رشد واقعی مدیون توسعه ساختار مالی است به گونهای که کشورهایی با ساختار مالی توسعه یافته تر از سرعت رشد بالاتری نسبت به دیگر کشورها برخوردارند. در این بررسی میزان رشد اقتصادی معیار توسعه بخش واقعی و متغیرهایی همچون ارزش بازار سهام نسبت به تولید ناخالص داخلی به عنوان معیارهای توسعه بخش مالی معرفی گردیدهاند. همچنین لگاریتم انحراف معیار شاخص کل قیمت سهام بازار بورس اوراق بهادار و شاخص اعتبارات بانکی به بخش خصوصی به عنوان معیارهای اطلاعات نامتقارن در بازارهای مالی و پولی استفاده شده است. مدل مورد نظر با استفاده از روش دادههای تابلویی برای کشورهای منتخب توسعه یافته و در حال توسعه طی دوره زمانی 2008 – 1993 برآورد شده است. نتایج دال بر اثربخشی بالاتر بازار مالی نسبت به بازار پولی در کشورهای توسعه یافته است که ساختار مالی کشورهای توسعه یافته نیز متفاوت از کشورهای در حال توسعه میباشد و این به خاطر وجود درجه تقارن اطلاعاتی بالا و تکامل یافته در این کشورها بوده است ولی در کشورهای در حال توسعه بازار پولی در مقایسه با بازار مالی قدرتمندتر عمل میکند.
منابع: